بیعانه (پیش پرداخت) چیست؟
بیعانه
معنی لغوی : پیش بها / پیش پرداخت
بیعانه پولی است که خریدار برای انجام دادن معامله به فروشنده میدهد (معین، 1371، 1: 629) و این کلمه را مترادف با پیشبها و پیش پرداخت دانستهاند.
بیعانه، پول کمی که در هنگام خرید متاعی دهند، تا پس از تحویل گرفتن متاع مابقی پول را بدهند، قسمتی از بهایش است که قبلاً از برای استحکام معامله داده میشود (دهخدا، 1345، 12: 554)
تعریف حقوقی : اینگونه بیان شده است، بیعانه، مقداری از ثمن است، که از باب اطمینان بایع به تحقق بیع، از جانب مشتری به او پرداخت میشود، خواه تسلیم مدت داشته باشد [مانند بیع سلم]، خواه مدت نداشته ولی آوردن مبیع و تحویل دادن آن نوعاً مستلزم زحمت و یا هزینه باشد (جعفری لنگرودی، 1372 (الف): 122، همان، 1357، 1: 630، همان، 1386،2 : 104)
مفهوم : پول کمی از مبلغ کل کالا که در هنگام معامله خریدار به فروشنده میپردازد.
معنی (اسم) : پول کمی که در هنگام خرید متاعی دهند تا پس از تحویل گرفتن متاع مابقی پول را بدهند.
بیعانه چیست؟
در روزگار ما چنین عرف شده است که دو طرف بر داد و ستد توافق میکنند، اما توافقی در قالب تصمیم و وعده متقابل اولیه و نه نهایی، تا در آینده این توافق را قطعی سازند. گاه در چنین شرایطی خریدار بر پایه این توافق اولیه مقداری پول در اختیار طرف توافق خود میگذارد که آن را پیش بها یا بیعانه مینامند.
محققان هدف از پرداخت بیعانه را ایجاد اعتماد و اطمینان از طرف مشتری [خریدار]، در فروشنده [بایع] دانستهاند.
بیع عربون و سابقه تاریخی آن
عربون، به فتح عین و راء و عربون و العربان با ضمه عین و سکون راء، اسمی است، غیر عربی (ابن منظور، 1414، 1: 592، عبدالمنعم، بیتا، 2: 490). به گفته المعجم الوسیط، عربون یعنی « مقداری از بها که پیشتر، پرداخت میشود، تا اگر معامله انجام پذیرفت، بخشی از بهای کامل باشد وگرنه، از آن فروشنده باشد.» (معرفت، 1374: 149).
ابن اثیر مینویسد، «کالایی را خریده و به صاحب آن، چیزی پرداخت کرده باشد، تا اگر معامله انجام یابد، بخشی از بها به حساب آید وگرنه، از آن صاحب کالا باشد و خریدار، حق بازگرداندن آن را ندارد.» و گفته شده است؛ [منظور امام مالک است] «کسی چیزی را خریده و درهمی را کمتر یا زیادتر، پرداخته است و میگوید، اگر این کالا را گرفتم، معامله انجام میپذیرد وگرنه، درهم از آن توست» (طوسی، 1343، 3: 202).
«ممکن است موردی (کالایی) را بخرید، درهم یا دیناری را برای گرفتن آن مورد، از ثمن مصرف (پرداخت) کنید. اگر باقی مانده ثمن را پرداخت نکرد مورد (کالا) رد (داده) نمیشود و آن مقدار پرداخت شده باز گردانده نمیشود» (الرافعی، 1417، 4: 134؛ قدامه، پیشین: 313؛ شافعی، 1408، 4: 313؛ قدامه المقدسی، پیشین: 66).
از فقهای شیعه ابو علی محمد بن احمد بن جنید اسکافی، بیع عربون را جایز شمرده است، «العربون من جمله الثمن و لو شرط المشتری للبایع انه ان جاء بالثمن، و الا فالعربون له، کان عوضا عما منعه من البیع و هو التصرف فی سلعته»، «عربون بخشی از بهاست. و اگر خریدار، برای فروشنده چنین شرط کند که اگر بها را پرداخت، معامله تمام است وگرنه، مبلغ عربون، در ازای این که فروشنده مدتی از فروش و تصرف در کالا خود، باز نگاه داشته شده بود، از آن اوست» (بحرانی، 1405، 20: 99؛ حلی، 1413، 2: 122؛ معرفت، پیشین: 153).